چکیده

این مقاله تلاش دارد فیلم «او» ساخته ی اسپایک جونز را از با تکیه بر دیدگاه های ژان بودریار درباره ی نشانه شناسی ابژه در جهان پسامدرن مورد مطالعه قرار دهد. به نظر بودریار، رسانه ها و فناوری سایبرنتیک و ارتباطی و اطلاعاتی در سرمایه داری پسامدرن، جهان وانمایانه یا شبیه سازانه ی حاد واقعیت-ها را پدید آورده اند که در آن سوژه ها دیگر نمی توانند تفاوت میان ابژه ی واقعی و ابژه ی مجازی را دریابند و بنابراین، مرز میان سوژه و ابژه از میان رفته و سوژه ها در جهان های سرد، کسالت زده و بی-تفاوتِ از ابژه هایی که تفاوتی بین خودشان و آنها نمی بینند، به نظر می رسد که همچون توده های بی شکل و سیاه چاله هایی در حال بلعیده شدن به درون هستند. شخصیت تئودور تومبلی در فیلم سینمایی «او» پس از اینکه نتوانسته در دنیای واقعی با همسرش ارتباط انسانی مناسبی برقرار کند، از او جدا شده و در عوض با سیستم عاملی به نام سامانتا آشنا شده و بین آنان روابطی عاطفی پدید آمده است. اما به زودی تئودور متوجه می شود که سامانتا غیر از او با بیشمار کاربرهای دیگر در ارتباط است و بدین ترتیب، تئودور جهان افسرده و بی تفاوتی را تجربه می کند که در آن، در حالی که گمان می کند سوژه ای است که در حال تجربه ای عاطفی است، در واقع ابژه ای است سرگردان در میان انبوهی از ابژه ها که در آن دیگر هیچ امکانی برای شناخت و جداسازی ابژه ها و سوژه-های حقیقی و مجازی ممکن نیست. بنابراین، این مقاله به این پرسش ها می پردازد که اولاً از دیدگاه بودریار ابژه از منظر نشانه شناختی در جهان پست مدرن در چه وضعیتی قرار دارد و ثانیاً فیلم «او» ساخته ی اسپایک جونز چگونه از منظر نشانه شناختی به مطالعه ی سینمایی ابژه ها در جهان پست مدرن می پردازد که با دیدگاه های ژان بودریار همسوست؟

کليدواژه ها

نشانه شناسی ابژه، ژان بودریار، فیلم «او»، حادواقعیت، ابژه ی حقیقی، ابژه ی مجازی.

کد مقاله / لینک ثابت به این مقاله

برای لینک دهی به این مقاله، می توانید از لینک زیر استفاده نمایید. این لینک همیشه ثابت است :

نحوه استناد به مقاله

در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:
محمد هاشمی , 1402 , نشانه شناسی ابژه در جهان پسامدرن از دیدگاه ژان بودریار در فیلم «او» ساخته ی اسپایک جونز , چهارمین همایش ملی هنرهای نمایشی و دیجیتال